وبلاگ زبان انگليسي برترشاهدبقيه الله برازجان وبلاگ آموزشي زبان انگليسي استان بوشهرشهرستان دشتستان
آیا می دانستید که تقریبا 45% از اسامی آلمانی مذکر هستند و حدود 35% هم مونث هستند. و فقط 20% اسامی آلمانی خنثی هستند. über Gott und die Welt reden معنی مستقیم جمله: در مورد خدا و دنیا صحبت کردن معادل فارسی: از سیر تا پیاز تعریف کردن، در مورد همه چیز صحبت کردن __________________________________________________ Es ist nicht alles Gold, was glänzt. معنی مستقیم جمله: هر چیزی که می درخشد ، طلا نیست. معادل فارسی: هر گردی گردو نیست ____________________________________ Hüte deine Zunge معنی مستقیم جمله: مواظب زبانت باش. معادل فارسی: معادلش چیزهای مختلفی می تونه باشه، مثلا هیچ شمشیری برنده تر از زبان نیست ______________________- Das ist keine Kunst معنی مستقیم جمله: این هنر نیست معادل فارسی: وقتی که کسی کاری را انجام میده و اظهار میکنه که خیلی کار مهمی انجام داده و ما قصد داریم کارش رو بی ارزش جلوه بدیم میگیم: هنر کردی! این هم معادل اینه
کلمات: komisch مسخره bloeder witz شوخی مسخره typ مرد، یارو ?ach ja راست میگی؟ ، نه بابا؟ wunderbar معرکه ، عالی katastrophal فاجعه خیلی بد
سلام دوستان ، در این پست میخوام یک سری نکات در رابطه با یادگیری زبان آلمانی، به شما بگم، البته از تجارب شخصی خودم! این چیزهایی که میگم ممکنه برای بعضی ها مفید باشه و برای بعضی ها مفید نباشه، فقط نظر شخصیه و تجربه های خودمه.
این پست یک ذره طولانیه ، البته برای دوستداران زبان آلمانی فرقی نمی کنه!
نکته اول اینکه یکی از دوستان پرسیده بود که یادگیری زبان آلمانی وقتی آسونه که انگلیسی بلد نباشی! چون اگر بلد باشی ، به محض اینکه جمله ای را در زبان آلمانی یاد گرفتی ، خود به خود سعی می کنی که با زبان انگلیسی مقایسه اش کنی و این باعث میشه که قاطی کنی.
من خودم چون اول انگلیسی رو یاد گرفتم و بعد آلمانی ، نظری در رابطه با اینکه اگر کسی اولین زبان خارجی که یاد میگره آلمانی باشه ، راحت تر می تونه آلمانی را یاد بگیره، ندارم.
ولی من هم خودم شخضا به این مشکل بر می خورم که خود به خود جملات آلمانی را با انگلیسی مقایسه می کنم.
به نظر من برای حل این مشکل بهتره که وقتی میخوای آلمانی مطالعه کنی ، به خودت تلقین کنی که اصلا انگلیسی بلد نیستی و همیشه با زبان فارسی یعنی با زبان مادری جملات آلمانی را تحلیل کنید و با انگلیسی مقایسه نکنید. در اصل یه جورایی هنگام مطالعه زبان آلمانی، پرونده زبان انگلیسی در مغز تون را ببندید.
البته این نظر شخصی منه و ممکنه کسی با این مشکلی نداشته باشه و بتونه با مقایسه هر دو زبان هم ، زبان مورد نظرش را یاد بگیره.
نکته دوم اینکه حتماً حتماً حتماً هر کلمه ای را با حرف تعریفش یاد بگیرید ، اگر کلمه ای را بدون حرف تعریف یاد
گرفتید، مثل اینه که اصلا اون کلمه را یاد نگرفتید. مثلا اگر کلمه Der Ball به معنی توپ فقط قسمت Ball را حفظ
کردید، فایده ای نداره ، برای اینکه بعدا توی جمله ها این کلمه نقش های مختلفی بازی می کنه و باید مطابق
با اون نقش حرف تعریف ش عوض بشه. به همین خاطر هر وقت در زبان آلمانی خواستید کلمه توپ را به زبان بیارید
باید کلمه Der Ball توی ذهنتون بیاد . در اصل Der Ball یعنی توپ و نه Ball .
البته این رو میگم که اهمیت حروف تعریف و جنسیت را نشون بدم . وگرنه اگر شما به یه آلمانی بگید Ball می فهمه که منظور شما همون توپ هست ولی برای به کار بردن این کلمه در نقش ها و نقاط مختلف جمله خودتان دچار مشکل میشید اگر بخواهید حرف تعریف و جنسیت را حفظ نکنید.
(در مورد جنسیت و حروف تعریف اسامی در پست های قبل توضیح داده شده)
مثلا:
.Der Ball ist gelb
توپ زرد است.
.Er wirft den Ball
او توپ را پرتاب می کند.
جلمه اول Der Ball فاعله و حرف تعریف Der میگیره ولی جمله دوم چون در حالت مفعولی بی واسطه قرار می گیره حرف تعریفش طبق گرامر به Den تغییر حالت پیدا می کنه.
البته اکثر شما این قواعد رو می دونید فقط برای یاد آوری گفتم.
و نکته ی آخر این که اگر کسی فقط گرامر آلمانی رو بخونه و روی مهارت های گفتاری و خواندنی و شنیداری کار نکنه. ناقص یاد گرفته ، مثلا خود من یه مدت بود که چون فقط گرامر و لیسنینگ کار کرده بودم ، همه چیز را خوب می فهمیدم ولی وقتی که قرار بود صحبت کنم ، نمی تونستم به راحتی این کار را بکنم. این پست فقط یک یاد آوری بود و ممکنه برای بعضی ها جدید باشه، یک نصیحت پدر بزرگانه بود!!!
پست امروز در مورد فعل gern به معنی دوست داشتن، مایل بودن، خواستن می باشد. کاربرد اول :فعل gern در زبان آلمانی همراه با فعل haben به معنی داشتن به کار میره: Hast du ihn gern? از اون(مذکر) خوشت میاد؟(یا به طور رسمی تر) : آیا تو او را (مذکر) دوست داری؟ Tina hat Professor Keller gern. تینا از پروفسور کلر خوشش میاد. (یا به طور رسمی تر) : تینا پروفسور کلر را دوست دارد. «« به یاد داشته باشید که فعل gern به معنای عاشق بودن یا Love در زبان انگلیسی نیست، و شدت کمتری داره. یه جورایی مثل Like در زبان انگلیسی»» ********************************************************** کاربرد دوم: Gern می توانند با افعال دیگر هم ترکیب شود و همان معنی دوست داشتن، مایل بودن، خواستن را داشته باشد. در این حالت فعل gern مستقیما بعد از فعل جمله می آید و مثل حالت قبل (همراه با فعل haben) در آخر جمله نمی آید. Ich tanze gern mit Angela. من دوست دارم با آنجلا برقصم.(یا):من رقصیدن با آنجلا را دوست دارم. Die Mädchen spielen gern Tennis oder Basketball. دخترها دوست دارند تنیس یا بسکتبال بازی کنند.( یا) : دخترها تنیس یا بسکتبال بازی کردن را دوست دارند. *********************************************************** کاربرد سوم: فرم های مقایسه ای یا تفضیلی و صفت عالی (بهترین، بیشترین و ....) فعل gern به ترتیب lieber و am liebsten می باشند و درجه بیشتری را از دوست داشتن یا تمایل به کاری نشان می دهند: Wir spielen lieber Tennis. ما ترجیح می دهیم تنیس بازی کنیم. Wir spielen am liebsten Tennis. ما بیشتر دلمون میخواد تنیس بازی کنیم. (یا): ما فقط دوست داریم تنیس بازی کنیم. و حالا یک ضرب المثل آلمانی : Viel Feind, viel Ehr. دشمن بیشتر، افتخار بیشتر ************************************* دوستان ما را با نظرات و پشنهادات خودتون یاری کنید. bis bald! به امید دیدار
ضمایر در زبان آلمانی معرفی کننده جنیست و مفرد/جمع بودن اسمی هستند که به آن اشاره می کنند. Der Tisch ist zu klein. > Er ist zu klein. میز خیلی کوچک است. > آن خیلی کوچک است. توجه داشته باشید چون که جنس دستوری کلمه میز مذکر است ، ضمیری هم که به آن اشاره می کند باید مذکر باشد. ولی در هنگام ترجمه به معنی (اون، یا آن) ترجمه می شود. همین مثال را در زبان انگلیسی بررسی می کنیم. The table is too small. > It is too small. یک مزیت و سادگی زبان انگلیسی اینه که تمامی اجسام بی جان از نظر دستوری خنثی هستند و ما به سادگی می تونیم به محض برخورد با یک اسم خنثی سریعا ضمیر مرتبط را که همون It باشه به کار ببریم. ولی همونطور که میدونید در زبان آلمانی خیلی از اجسام بی جان می توانندیا خنثی ،یا مذکر، یا مونث باشند. Die Tür ist auf. > Sie ist auf. در باز است. > آن باز است. Das Fenster ist zu. > Es ist zu. پنجره بسته است. > آن بسته است. Die Fenster sind zu. > Sie sind zu. پنجره ها بسته اند. > آنها بسته اند. اگرچه شکل صرفی ضمیر بسته به نقش آن در جمله دارد: Der Tisch war teuer. Wir haben ihn nicht gekauft. Er war aber schön. میز گران قیمت بود. ما آن را نخریدیم. اما آن زیبا بود. همان طور که می بینید ضمیر جمله دوم ihn به معنی آن را می باشد . که این ضمیر در حالت Akkusativ یا حالت مفعولی بی واسطه صرف شده است.
از فعل dürfen برای اجازه گرفتن استفاده می شود: شما = Sie می توانید ( اجازه دارید) = dürfen اینجا = hier صحبت کنید = reden همونطور که می بینید ساختار جمله آلمانی دقیقا با ساختار جمله فارسی در اینجا یکسان است . و این حالت هنگامی اتفاق می افتد که از افعال Modal استفاده شود. در جملات سوالی که همراه با درخواست هستند می توانند برای مودبانه تر کردن درخواست از این افعال استفاده کرد: کلمات متناظر با رنگ یکسان مشخص شده اند ، به ساختار و ترتیب جملات توجه کنید. صرف فعل dürfen بصورت بی قاعده می باشد: از این فعل برای نهی کردن هم استفاده می شود: Sie dürfen hier nicht rauchen. Man darf hier nicht fotografieren. فعل بعدی können می باشد که در پست بعدی توضیح میدم ! :) صفحه قبل 1 صفحه بعد آخرین مطالب موضوعات پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
|
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|